آیه 81 سوره یس
<<80 | آیه 81 سوره یس | 82>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا آن خدایی که (خلقت با عظمت) آسمانها و زمین را آفریده بر آفرینش (موجود ضعیفی) مانند این کافران قادر نیست (که چون مردند باز آنها را زنده گرداند)؟ چرا (البته قادر است) و او آفریننده و داناست.
آیا کسی که آسمان ها و زمین را آفریده است، قدرت ندارد که [پس از مرگشان] همانند آنان را بیافریند؟ چرا قدرت دارد؛ زیرا اوست که آفریننده بسیار داناست.
آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده توانا نيست كه [باز] مانند آنها را بيافريند؟ آرى، اوست آفريننده دانا.
آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است نمىتواند همانندشان را بيافريند؟ آرى مىتواند، كه او آفرينندهاى داناست.
آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید، نمیتواند همانند آنان [= انسانهای خاک شده] را بیافریند؟! آری (میتواند)، و او آفریدگار داناست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ»: این که به گونه سابق و به شکل پیشین بسازد و بیافریند. «الْخَلاّق»: صیغه مبالغه خالق است. آفریدگار.
نزول
شأن نزول آیات 77 تا 83:
ابن عباس و نیز مجاهد و عکرمة و عروة بن الزبیر و سدى گویند: که عاص ابن وائل استخوان پوسیده اى در دست گرفته، نزد پیامبر آمد و گفت: یا محمد آیا خداى تو این استخوان را بعد از آن که پوسیده است برمى انگیزاند؟
پیامبر فرمود: بلى، خداوند آن را برمى انگیزاند سپس تو را میمیراند و بعد زنده مى گرداند سپس به دوزخ داخل میکند و بعد این آیات با آیه 78 نازل گردید و مراد از انسان در آیه 77 ابى بن خلف است.
و همچنین محمد بن محمد بعد از شش واسطه از سعید بن مینا و او از عده زیادى از اصحاب ما روایت کرده که طائفه قریش که از زمره آنها عتبة بن ربیعة و ابى بن خلف و ولید بن مغیرة و عاص بن سعید بودند به حال اعتراض نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و ابى بن خلف از میان آنها استخوان پوسیده اى در دست گرفت و آن را در حالتى که به باد میداد، گفت: یا محمد مى پندارى که خداى تو آن را زنده خواهد کرد؟ سپس آیات 78 و 79 نازل گردید.
و نیز حلبى از امام صادق علیهالسلام موضوع ابى بن خلف را با گفتار وى نزد پیامبر روایت نموده و گوید: سپس آیه 78 نازل شده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ «81»
آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، توانا نيست كه مثل آنها را بيافريند؟ آرى، (مىتواند) و او آفريدگار بسيار داناست.
نکته ها
انسان مركّب از جسم و روح است؛ جسم انسان با مرگ متلاشى مىشود و در حال حيات نيز دائماً در حال تغيير است، ولى روح و شخصيّت انسان ثابت است. در قيامت روح انسان همان روح دنيوى است، ولى جسم انسان در قالبى مشابه قالب جسم دنيوى او مىباشد.
«يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ»
پیام ها
1- گاهى بايد سؤال را با سؤال جواب داد. مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ ... أَ وَ لَيْسَ الَّذِي ...
2- سؤال راهى است براى بيدار كردن وجدانها. أَ وَ لَيْسَ الَّذِي ...
3- در گفتگو با منكران، از مسائل كوچك آغاز كنيم تا به مسايل بزرگ برسيم.
(مثال اول نطفه بود، مثال بعد درخت سبز و مثال سوم آفرينش آسمانها.)
«خَلَقَ السَّماواتِ»
4- چون كه صد آمد نود هم پيش ماست. كسى كه آسمانها و زمين را آفريد مىتواند انسانها را هم مىآفريند. خَلَقَ السَّماواتِ ... بِقادِرٍ
5- كار او خلق كردن است، چه در دنيا و چه در قيامت. «هُوَ الْخَلَّاقُ»
6- دليل معاد، علاوه بر حكمت و عدالت الهى، داشتن قدرت و علم او بر اعمال انسانهاست. «هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ»
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 565
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ (81)
بعد به جهت توبيخ ايشان فرمايد:
أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: (استفهام تقريعى) آيا نيست آن ذاتى كه بيافريد آسمان و زمين را بزرگى جرم آن، بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ: توانا بر اينكه بيافريند مانند ايشان را كه نسبت به آسمان و زمين در نهايت حقارت و صغارتند، بَلى وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ: آرى قادر است بر اعاده آدميان، و او است بسيار آفريننده مخلوقات، بسيار دانا به كيفيت احوال موجودات.
تحقيق:
آيه شريفه دال است بر اثبات معاد و حشر اجساد با ارواح و رفع استبعاد منكرين معاد جسمانى به امكان مثل آن و امكان اعجب و امكان اكبر از آن:
1- اما امكان مثل آن، فرمود: (أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ ...) چه احياى موتى و عود ارواح به اجساد اوليه و عظام نخره، اولى نخواهد بود از خلقت
جلد 11 - صفحه 101
انسان از نطفه مهين متساوى الاجزاء تا آنكه به قدرت كامله حق تعالى تسويه شد اجزاء مختلفة الاجزاى او و صورت انسانى كه احسن صور است به او عطا شد تا بحد كمال و بلوغ رسيد كه مخاصم ذى بيان، پس ذاتى كه قادر بر همه اينها است چگونه مستبعد باشد از او كه زنده فرمايد از استخوانهاى پوسيده.
2- اشاره به امكان اعجب از آن فرمود بقوله: (الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً ...) و معروف نزد اعراب است كه دو درخت (مرخ و غفار) شاخه هر يك را به ديگرى زند آتش از آن ظاهر و حال آنكه قطرات آب در وقت شكستن شاخه هر يك تراوش كند؛ يعنى ذاتى كه قادر است بر اظهار آتش از درختى كه در غايت رطوبت و مضاده ميان آتش و رطوبت است، هر آينه اعجب از عود ارواح به اجساد باشد، پس چگونه قادر بر آن نباشد.
3- اشاره به امكان اكبر و اعظم از آن فرموده بقوله: (أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ ...)
تتمه:
از كلمات حضرت سيد سجاد عليه السلام: و العجب كلّ العجب لمن انكر النّشاة الاخرى و هو يرى النّشاة الاولى: و عجب و تمام عجب است براى كسى كه انكار كند عالم آخرت را و حال آنكه مىبيند عالم دنيا را. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (77) وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ (78) قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ (79) الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ (80) أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ (81)
إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (82) فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (83)
ترجمه
آيا نديد آدمى كه ما آفريديم او را از نطفهئى پس آنگاه او جدال كنندهايست آشكار
و زد براى ما مثلى و فراموش كرد آفرينش خود را گفت چه كس زنده ميگرداند استخوانها را با آنكه آنها پوسيده است
بگو زنده ميكند آنها را آنكه آفريدشان نخستين بار و او بهر آفريدهئى دانا است
آنكه پديد آورد براى شما از درخت سبز آتش را پس آنگاه شما از آن آتش مىافروزيد
آيا او نيست آنكه آفريد آسمانها و زمين را توانا بر آنكه بيافريند مانند آنها را آرى و او است آفريدگار دانا
جز اين نيست كه كار او وقتى بخواهد چيزيرا آنستكه بگويد باو بوده باش پس ميباشد
پس منزّه است آنكه بدست او است پادشاهى همه چيز و بسوى او بازگردانده ميشويد.
تفسير
عياشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه ابىّ بن خلف آمد نزد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم با آنكه در دست او استخوان پوسيدهئى بود و نرم كرد آنرا و عرضه داشت آيا وقتى ما باشيم استخوانهاى خورد شدهئى هر آينه برانگيخته ميشويم با آنكه مخلوق باشيم پس اين آيه نازل شد و در احتجاج از امير المؤمنين عليه السّلام مانند آن نقل شده و بنابراين مفاد آيه آنست كه آيا ندانسته است و نديده است آن آدم كه ما خلق كرديم او و افراد نوع او را از نطفهاى كه منى باشد و بعد از طروّ احوال مختلفه بر او در رحم مادر و بعد از ولادت بتدريج قواء او را تكميل نموديم تا اينك
جلد 4 صفحه 420
كه كارش بجائى رسيده كه در برابر ما و پيغمبر ما قيام نموده و علنا با او مجادله و خصومت مينمايد و بعقيده خودش بيان شگفتآورى براى نفى قدرت ما بر زنده نمودن خلق در قيامت نموده و خلقت خود را فراموش كرده كه گفته چه كسى ميتواند زنده كند استخوانهاى پوسيده را بگو در جوابش اى پيغمبر همان كس كه روز اوّل خلق نمود آنها را با آنكه هيچ نبودند علم و قدرتش جائى نرفته بهر شكل و صورت كه بخواهد همان استخوانهاى پوسيده را بيرون مىآورد و ميداند آنها را چگونه جمع و تأليف نمايد كه بصورت اوّل برگردند آيا چيزيكه نبوده خلق نمودنش مشكلتر است يا چيزيكه بوده و خراب شده دو مرتبه بخواهند بسازند از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه روح در جاى خود اقامت دارد روح نيكوكار در روشنائى و وسعت است و روح بدكار در تنگى و تاريكى است و بدن خاك ميشود چنانچه در اوّل بوده و آنچه از آن درندگان و حشرات بخورند تماما در خاك محفوظ است نزد كسيكه غائب نيست از او مقدار ذرّه در تاريكيهاى زمين و ميداند عدد اشياء و وزن آنها را و خاك روحانيّون مانند طلا است در خاك چون وقت زنده نمودن مردگان شود باران روانبخش بر زمين ببارد پس زمين از جاى خود بلند گردد و خاك بشر مانند خاك طلا كه مخلوط بخاك شده باشد و در آب بشويند و كره كه در شير باشد و آنرا در ظرفى بزنند بحركت شديد زمين خارج شود و خاك هر قالبى بقالب خود جمع گردد و باذن خداوند بجانب روح منتقل شود و صورتها بدستور مصوّر بهيئت اوّل خود عود نمايد و روح داخل در آن گردد و چون از جاى خويش برخيزد خود و تمام اعضاء و جوارح خود را بحال اوّل خود بيند و گفتهاند دو درخت در بوادى عربستان روئيده ميشود كه يكى را مرخ نامند و ديگرى را عفار و آندو با آنكه تر باشند اگر بيكديگر سائيده شوند آتش از ميان آن دو بيرون مىآيد در حاليكه آب هم از آن دو ميچكد و اعراب چون ميخواستند آتش بيفروزند بوسيله آن دو تهيّه ميكردند خداوند ميفرمايد آن قادر توانائى كه قدرت دارد آب و آتش را كه دو ضدّند در يكجا جمع كند براى آنكه شما از آن بهرهبردارى كنيد چگونه نميتواند روح و جسد را كه سالها با هم
جلد 4 صفحه 421
الفت داشتند و چندى از يكديگر مفارقت نمودند باز با هم مؤتلف نمايد آيا كسيكه آسمانهاى با اين وسعت و عظمت و زمين و موجودات آن دو را خلق نموده كه از آن جمله بشر است قادر نيست دو مرتبه مانند بشر را خلق نمايد خيلى عجب است اگر كسى چنين تصوّرى را نمايد كه همه را بدوا خدا خلق نموده و دو مرتبه بعضى از آنها را نميتواند خلق نمايد با آنكه خلق دوباره نزد آنكس آسانتر است از خلق اوّل و آفرينش كلّ در نظر او اعظم و اشكل است از آفرينش جزء بايد تحقيقا و قطعا گفت بلى قادر است چنانچه خدا در جواب فرموده و او بسيار خلق كننده است بلكه هميشه به اين كار اشتغال دارد و بسيار دانا است كه ميداند تمام جزئيّات و كلّيات و بسائط و مركبات و اجزاء و كيفيّت تأليف و تركيب آنها را و بسيار آسان است خلق نمودن آنها براى او باين اندازه كه ابدا احتياج بمقدّمه و معونه و وسيله و آلات و اسباب كارى ندارد فقط كار او وقتى بخواهد چيزى موجود شود آنستكه اراده ميكند وجود آنرا پس موجود ميشود و اينكه فرموده ميگويد كن براى تصوير معنى در ذهن عامّه بتصوّر فرمان مطاع و اطاعت مطيع است در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه كن از اوصنع است و چيزيكه موجود ميشود بآن مصنوع است و در نهج البلاغه است كه كلام خداوند كارى است از او ميگويد و تلفّظ نميكند و اراده ميفرمايد و در ضمير قرار نميدهد و اخبار ديگرى به اين معنى در سوره بقره و غيرها گذشته است و قمّى ره فرموده خزائن او در كاف و نون است پس منزّه است خداوند از مثلى كه ابى بن خلف يا غير او كه گفتهاند براى احياء اموات زد و امثال آن از اقوال اهل شرك و عناد و كفر و الحاد آن قادر توانائى كه در دست قدرت او است مبادى حيات و بقاء هر موجودى و بسوى او و حكم او رجوع و بازگشت ميكنيد شما بندگان در روز كه حكم فرمائى در آنروز نيست جز او و همه را بپاداش اعمال و اقوال خوب و بدتان خواهد رسانيد و ملكوت مبالغه در ملك و سلطنت است و اطلاق نميشود مگر بر امر عظيم و اينجا ظاهرا مراد عالم ارواح و ملائكه عظام ميباشد و ثواب تلاوت اين سوره بقدرى زياد است كه نميشود احصاء نمود و آن بمنزله قلب قرآن است و موجب مغفرت و سعادت دنيا و آخرت و نجات از آفات
جلد 4 صفحه 422
و بليّات ارضى و سماوى خواهد بود و بالاتر از همه فوز بمقام رضا و خشنودى خدا است كه از براى كسيكه در مدّت عمر يكمرتبه آنرا تلاوت نمايد از امام باقر عليه السّلام مسجّل شده است و از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله ثواب دوازده ختم قرآن براى او نقل نمودهاند و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطاهرين.
جلد 4 صفحه 423
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ وَ لَيسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ بِقادِرٍ عَلي أَن يَخلُقَ مِثلَهُم بَلي وَ هُوَ الخَلاّقُ العَلِيمُ (81)
آيا نيست آن كسي که خلق فرمود آسمانها و زمين را که قدرت داشته باشد بر اينكه خلق كند مثل آنها را بلي قادر است و او است خلاق دانا که هر چه را بموقع خود ميتواند خلق فرمايد.
أَ وَ لَيسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ سماوات شامل ميشود تمام عوالم بالا را که جميع اينکه كرات سماويه ميشود که چه بسيار كراتيست که هزار برابر كره زمين است و چه بسيار كراتيست که از زيادتي دوري از كره زمين اصلا مشاهده نميشود يا فقط يك نوري بيش ديده نميشود مثل كهكشان فلك و گفتيم تمام اينکه كرات علويه در طبقه اول آسمانها است بدليل قوله تعالي وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابِيحَ فصلت آيه 11 و قوله تعالي إِنّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِزِينَةٍ الكَواكِبِ و الصافات آيه 6 و قوله تعالي وَ لَقَد زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابِيحَ ملك آيه 5 و خود ميداند که در شش طبقه ديگر چه آفريده و شامل ميشود كرسي را که محيط بجميع اينکه آسمانها و زمين است بدليل قوله تعالي وَسِعَ كُرسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الأَرضَ
جلد 15 - صفحه 112
آية الكرسي و شامل ميشود عرش اعظم را که بر تمام اينها احاطه دارد و ساير عوالم بالا را از لوح و قلم و سدرة المنتهي و جنّة المأوي که ليلة المعراج پيغمبر اكرم تا آنجا رفت که ميفرمايد وَ لَقَد رَآهُ نَزلَةً أُخري عِندَ سِدرَةِ المُنتَهي عِندَها جَنَّةُ المَأوي و النجم آيه 13 إلي 15 و شامل ميشود قاب قوسين را که ميفرمايد وَ هُوَ بِالأُفُقِ الأَعلي ثُمَّ دَنا فَتَدَلّي فَكانَ قابَ قَوسَينِ أَو أَدني و النجم آيه 7 الي 9.
وَ الأَرضَ تمام عوالم سفلي از كره زمين و آب و هوا و آتش و آنچه در آنها است.
بِقادِرٍ عَلي أَن يَخلُقَ مِثلَهُم فرداي قيامت خلق فرمايد امر بسيار كوچكي است در جنب كارهاي الهي.
بَلي وَ هُوَ الخَلّاقُ العَلِيمُ تعبير بخلاق نه بخالق براي تاكيد در قدرت و توانايي و كثرت مخلوقات الهي آنهم تمام از روي حكمت و علم و مصلحت است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 81)- او مالک و حاکم بر همه چیز است! بعد از ذکر دلائل معاد از طریق توجه دادن به آفرینش نخستین، و آفرینش آتش از درخت سبز این آیه مسأله را از طریق سومی تعقیب میکند و آن از طریق قدرت بیپایان خداست.
میفرماید: «آیا کسی که آسمانها و زمین را (با آن همه عظمت و عجایب و نظامات شگفتانگیز آفریده) توانایی ندارد که همانند این انسانهای خاک شده را بیافریند؟ (و آنها را به حیات و زندگی جدیدی بازگرداند) آری میتواند، و او آفریننده آگاه و داناست» (أَ وَ لَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.